۲۰ عادت پنهان که مانع رشد مدیران موفق میشود
(بر اساس دیدگاه مارشال گلدسمیت)
مقدمه: چرا گاهی موفقیت، دشمن رشد است؟
مارشال گلدسمیت، یکی از شناختهشدهترین مربیان رهبری در جهان، جملهای معروف دارد:
«چیزی که شما را تا اینجا رسانده، لزوماً شما را به آنجا نمیرساند.»
او در گفتوگویش با Harvard Business Review توضیح میدهد که بسیاری از مدیران و رهبران موفق، قربانی عادتهایی میشوند که زمانی عامل موفقیتشان بوده، اما حالا مانع رشد بیشترشان است.
در واقع، موفقیت باعث شکلگیری «منِ درستگو» میشود — احساسی که به ما میگوید راه ما بهترین است. و همین مانع میشود که بازخورد بگیریم یا تغییر کنیم.
در این مقاله، با الهام از دیدگاههای گلدسمیت، با ۲۰ عادتی آشنا میشوید که ممکن است در ظاهر بیاهمیت باشند، اما در عمل میتوانند رشد حرفهای و شخصی مدیران را متوقف کنند.
۱. تمایل به «برنده شدن در هر بحث»
بعضی از مدیران نمیتوانند حتی در یک گفتوگوی ساده عقبنشینی کنند.
آنها همیشه میخواهند حرف آخر را بزنند و ثابت کنند درست میگویند.
اما در محیط کار، همیشه برنده شدن به معنای موفق بودن نیست.
مدیریت مؤثر یعنی گوش دادن، نه غلبه کردن.
۲. افزودن نظر خود وقتی لازم نیست
گاهی لازم نیست هر نظری را اصلاح کنیم یا هر جملهای را تکمیل نماییم.
مدیران موفق باید یاد بگیرند فضا بدهند تا دیگران بدرخشند.
گلدسمیت میگوید: «وقتی دیگران صحبت میکنند، سکوت گاهی نشانه قدرت است، نه ضعف.»
۳. گفتن “اما” به جای “و”
تفاوت سادهای میان این دو واژه وجود دارد که تأثیر بزرگی دارد.
وقتی میگوییم “اما”، عملاً نظر طرف مقابل را حذف میکنیم.
در حالی که “و” نشان میدهد ایدهی او را پذیرفتهایم و دیدگاه خود را نیز اضافه میکنیم.
۴. نشان دادن هوش زیاد در زمان نامناسب
مدیران موفق گاهی میخواهند همیشه «باهوشترین فرد اتاق» باشند.
اما در دنیای رهبری، این رفتار میتواند باعث ترس، سکوت یا انفعال دیگران شود.
هوش واقعی در فروتنی و تشویق دیگران برای بیان ایدههاست.
۵. گفتن «میدانم» پیش از شنیدن کامل
این عادت کوچک، بهتدریج مانع یادگیری میشود.
وقتی ذهن ما زودتر از گوشمان پاسخ دارد، فرصت درک دیدگاههای جدید را از دست میدهیم.
۶. رد کردن پیشنهادها بهخاطر اینکه از «دیگران» آمده
گلدسمیت میگوید بسیاری از مدیران موفق گرفتار تعصب منبع هستند.
اگر ایده از زیردست یا فردی کمتجربهتر بیاید، آن را نادیده میگیرند.
در حالی که بزرگترین نوآوریها معمولاً از پایینترین سطوح سازمان شروع میشوند.
۷. دخالت در هر تصمیم
رهبران باید تصمیمهای کلان بگیرند، نه هر جزئیات کوچک.
مدیرانی که نمیتوانند کنترل را واگذار کنند، به مرور باعث رکود تیم خود میشوند.

۸. بیتوجهی به دستاوردهای دیگران
یکی از عادتهای سمی، این است که موفقیتهای تیم نادیده گرفته شود.
حتی یک «آفرین ساده» میتواند انرژی تیم را چند برابر کند.
تحسین، ارزانترین و قدرتمندترین ابزار رهبری است.
۹. نداشتن گوش شنوا برای بازخورد
مدیرانی که نمیخواهند بازخورد بشنوند، بهمرور از واقعیت سازمان جدا میشوند.
گلدسمیت توصیه میکند هر رهبر، سه سؤال ساده بپرسد:
- چه کاری را باید بیشتر انجام دهم؟
- چه کاری را باید کمتر انجام دهم؟
- چه کاری را باید متوقف کنم؟
۱۰. نداشتن عذرخواهی واقعی
اشتباهکردن طبیعی است. مشکل اینجاست که بسیاری از مدیران تصور میکنند «عذرخواهی» نشانه ضعف است.
در حالی که برعکس، عذرخواهی واقعی نشانه بلوغ رهبری است.
۱۱. نادیده گرفتن احساسات دیگران
مدیریت فقط دربارهی تصمیمات عقلانی نیست.
رهبران بزرگ میدانند که هر تصمیم سازمانی، بُعد انسانی دارد.
احترام به احساسات، وفاداری میسازد.
۱۲. تأخیر در تصمیمگیری بهخاطر کمالگرایی
برخی مدیران آنقدر دنبال تصمیم کامل هستند که هیچ تصمیمی نمیگیرند.
در دنیای سریع امروز، تصمیم ۸۰٪ درست که اجرا شود، بهتر از تصمیم ۱۰۰٪ کاملِ بدون عمل است.
۱۳. تمرکز بر اشتباهات بهجای پیشرفت
بهجای اینکه مدام اشتباهات گذشته را یادآوری کنیم، باید روی رفتارهای جدید تمرکز کنیم.
بازخورد مؤثر باید آیندهمحور باشد، نه گذشتهمحور.
۱۴. فراموشی نقش «الگو بودن»
رهبران فراموش میکنند که همه نگاهشان میکنند.
اگر خودشان به اصول احترام، زمانبندی و صداقت پایبند نباشند، هیچ آموزشی اثر ندارد.
۱۵. مقاومت در برابر تغییر
گلدسمیت تأکید میکند که «مغز موفق» از تغییر بیزار است.
چون موفقیت گذشته را نشانهی درست بودن میداند.
اما رهبران آیندهنگر، میدانند هر موفقیتی تاریخ انقضا دارد.
۱۶. توجه بیش از حد به «من» و نه «ما»
یکی از بزرگترین موانع رشد رهبری، خودمحوری است.
مدیران مؤثر بهجای تمرکز بر اینکه «من چقدر موفقم»، میپرسند:
«تیم من چقدر رشد کرده؟»
۱۷. واکنشهای احساسی و کنترلنشده
یک لحظه عصبانیت میتواند ماهها اعتماد را از بین ببرد.
رهبران باید یاد بگیرند احساسات خود را مدیریت کنند و در شرایط بحرانی، آرام بمانند وقتی دیگران نمیمانند.
۱۸. نپرسیدن سؤالات خوب
قدرت رهبران در دانستن پاسخها نیست، در پرسیدن سؤالات درست است.
هر سؤال خوب، ذهن تیم را بازتر میکند.
۱۹. نداشتن برنامه رشد شخصی
حتی موفقترین مدیران اگر برنامهای برای یادگیری نداشته باشند، به مرور عقب میمانند.
گلدسمیت پیشنهاد میکند هر مدیر، ماهی یک بازخورد رسمی از تیمش بگیرد و هر سه ماه یک مهارت جدید بیاموزد.
۲۰. فراموشی تشکر
در پایان، سادهترین عادت مؤثر: گفتن «متشکرم».
کلمات سادهای که روابط کاری را انسانیتر و ماندگارتر میکنند.
جمعبندی: موفقیت امروز، دشمن فرداست
مارشال گلدسمیت میگوید:
«بیشتر مردم نمیدانند که مشکل اصلیشان، همان رفتارهایی است که زمانی باعث موفقیتشان بوده.»
تغییر، شجاعت میخواهد. اما رهبران بزرگ میدانند که تنها با آگاهی، فروتنی و تمرین مداوم میتوان به نسخهی بهتری از خود تبدیل شد.
اگر احساس میکنی در مسیر مدیریت یا کارآفرینی، به سقف نامرئی رسیدهای، شاید وقت آن رسیده که رفتارها و عادتهای خود را زیر ذرهبین بگذاری.
و اما قدم بعدی » نسخهی بهتر خودت را بساز

اگر میخواهی یاد بگیری چگونه الگوهای ذهنی و رفتاریات را بازطراحی کنی تا رشدت دوباره آغاز شود، پیشنهاد میکنیم در دوره جامع قهرمان کسبوکار شرکت کنی.
در این دوره میآموزی چگونه:
- تیم خود را بدون فشار رهبری کنی،
- عادتهای ناکارآمد را شناسایی و جایگزین کنی،
- و از موفقیت گذشته، سکوی پرتاب آینده بسازی.
قهرمانان تغییر، کسانی هستند که اول از خودشان شروع میکنند.




بدون دیدگاه